مادرم زهرا...

  • خانه

کار بدون مرخصی

21 اسفند 1403 توسط سیده زهرا موسوی

بعضی روزها کلافه میشوی نمیدانی به کدام یک باید برسی کار خانه یا کار دوردانه هایت نزدیک ظهر میشود هنوز برای پدر خانه غذایی اماده نیست به اشپزخانه که میروی یکی مدام چسبیده به تو و دامنت را میکشد صدای جیغ و گریه اش تا انتهای وجودت را میگیرد نمیدانی عصبانی میشوی یا کلافه یکی دیگر به او میپیوندد و مدام میگوید بیا کارت دارم یه نگاه به پسرک و یه نگاه به دردانه دخترم میندازم با حال نزار دست از اشپزخانه میکشم و مینشینم یکی اینور و یکی انور مینشیندد و هردو باهم گریه میکنند و روی خواسته ی خود پافشاری میکنند . نگاهم به ساعت است اما این کار مرخصی ندارد انصراف هم ندارد تنها کار سختی است که مزد مادی هم ندارد فقط نگاهم به خداست که مزدم را بدهد من این کار بدون مزد را عاشقانه دوست دارم بی مرخصی.

 نظر دهید »

و خدایی که همین نزدیکیست.

21 اسفند 1403 توسط سیده زهرا موسوی

چقدر دلمان از بعضی کارها و رفتارها می‌سوزد. به جلز و ولز می‌افتیم. گاهی گله‌مند از خدای مهربانی که حواسش به همه چیز است، می‌شویم. انگار یادمان می‌رود او تمام دنیا را با برنامه‌ای دقیق آفریده. حس دخالت در تمام وجودمان موج می‌زند. خود را عالم دهر می‌دانیم‌. گله از عدالت خدا می‌کنیم. اینکه چرا این همه ظلم و ستم را نمی‌بیند. مانند دوران کودکی‌ام که با خواهرم دعوایم می‌شد حق با من بود اما مادرم چیزی نمی‌گفت. و چقدر ناراحت می‌شدم از بی عدالتی مادرم. چقدر در دل غصه می‌خوردم که دوستم ندارد. بعدها فهمیدم بخاطر آن کارش تنبیه شده. آنجا بود متوجه شدم بعضی از کارها و تنبیه‌ها جا و مکان خاص خودش را دارد. وقتی مادر خانه که مخلوق خداست می‌داند چطور و کجا فرزندش را متوجه رفتار بدش کند، بی‌شک خدایی که خالق بی‌همتاست به موقع سزای کار بد او را می‌دهد. و من مخلوق فقط باید به او اعتماد کنم. با کمی اعتماد و صبر همه چیز درست می‌شود. خدایی که عادل جهان است، نمی‌گذارد حق هیچ مخلوقی پایمال شود. دیر یا زود به حقت می‌رسی. عجله نکن حتما برایت چیز بزرگی درنظر دارد که انقدر زمان می‌برد. و چقدر زیبا خدا با تو سخن گفته: “وَاصْبِرْ فَإِنَّ اللّهَ لاَ يُضِيعُ أَجْرَ الْمُحْسِنِينَ “

و شکيبايى کن، که خداوند پاداش نيکوکاران را ضايع نخواهد کرد!

#طلبه_نوشت 

 نظر دهید »

حضرت خدیجه س

21 اسفند 1403 توسط سیده زهرا موسوی

بانوی من چه خوب سرنوشتی را خدا برایت رقم زد. همنشینی با پیامبر و دوش به دوش او بودن کم از بهشت و زیبای‌هایش ندارد. سختی‌های دنیا را به جان خریدید برای دین و رسولتان. روزها بود که تنها همدم تنهایی‌هایتان نوزاد درون رحمتان بود. چه خوب با خدا معامله کردید. دنیا و زرق و برقش را بخشیدید و آخرت را برای خود خریدید. ثروتمندترین زن جهان که می‌توانست در ناز نعمت باشد؛ بخاطر خدایش به جایی رسیده بود که سه سال کنار فرزند کوچکش شب‌ها با دانه خرمایی را روز می‌کرد. اما کنار رسولش ماند. همه را داد و بهترین‌ها را انتخاب کرد‌. بهترین خدا، بهترین رسول ، بهترین فرزند را. 

مانند این بود بگوید خدای‌ من، ثروتم و تمام مردم یک طرف، خودت و رسولت یک طرف و چه زیبا انتخابی کردید. خداوند گوهر انسانیت و از خود گذشتگی و ایمان را در شما دید که اینگونه خریدارتان شد. شما مادر دختری شدید که مادر تمام جهان شد.

سمیه اسماعیل زاده

https://somayehesmailzadeh472.kowsarblog.ir/

 نظر دهید »

دوبیتی

30 آبان 1403 توسط سیده زهرا موسوی

دوبیتی شهادت حضرت فاطمه

من با که گویم این که بهارم خزان شده
ماهـم به خــاک تیـره غربت نهـــان شده
بانوی بی نشان که به هرسو نشان ز اوست
رفت از برم به قامت همچون کمان شده

………………

 نظر دهید »

مادرهستی

29 آبان 1403 توسط سیده زهرا موسوی

مادرانگی ها همیشه بوی عشق می دهد بوی ایثار.
انگار خداوند دست تمام مهربانی ها و خوبیهای دنیا را گرفته است و آن را گوشه قلب مادران رها کرده.
انگار قرار بوده است تکه ای از عطوفت و محبت خداوند پیشکش زمین شود که مادر آفریده شده است.
گستره ی عشق مادری چنان وسیع است که گاهی، مادر تمام هستی و خواسته های خود را فدای فرزند می کند.
تمامِ مادرانه های یک مادر، با مهرِ حضرت زهرا تنیده شده است
ما از ابتدا دست به دامان لطف مادرانه حضرت زهرا بوده ایم وقتی هر لحظه وسط انوار نورانیت توکل و توسل هایمان به چادر خاکی شان، دعایمان میکنند.
دل ما سالهاست به دنبال آرامش نگاه مادرانه ی حضرت زهرا است تا مثل وقت هایی که برای همسایه ها دعا می کردند دعایمان کنند.
رد پای عطوفت مادرانه شان را کنج تمام وقایع تاریخ به تماشا نشسته ایم.
از همان زمان که مرهم زخم های دل پدر شدند،ام ابیها شدند، تا واژه ی عظیم انسانیت را وسط قلب تاریخ بنشانند،
و بعد از آن عطوفت مادرانه شان را کنار غریبانه های مولا دیدیم وقتی غلاف شمشیر بر گردن مولا بود تا بشریت را نجات دهد تا این زمان که چشم انتظار عدالت فرزندشان روزگار می گذرانیم.
قلب های ما از همان ابتدای خلقت با مهر مادری حضرت زهرا در هم آمیخته است.
ما لطف مادرانه تان را در تمام لحظه های سخت خود احساس کرده ایم و در پناه مادری هایتان روزگار گذرانده ایم.

 نظر دهید »
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
اردیبهشت 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30 31    

مادرم زهرا...

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع
  • کتاب

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس